من باز سرم درد می کنه!

اینا که می رن با دسته بیرون اونم ساعت 2 شب طبل می زنند واقعا" به روح اعتقاد دارند؟

اگر ندارند که همین دنیا میام سراغشون، اگر هم دارند که خدا بهشون رحم کنه!!!!!

چون اگر این چیزا که راجع به مراعات حال مورچه و سگ و گربه، گفته شده درست باشه، غربتی که جز خواص بارگاه الهیه ببین چقدر سفارش شده، پوستشون کندست اون دنیا.


چون من سه روزه درگیر سردرد لعنتی هستم اونم با صدای طبلی که برای رضایت امام حسین نصفه شب زده شده!!!!!!!!!!!!!!!!

اینقدر شکوفه زدم، فکر کنم آخر پاییز بجای جوجه باید میوه های منو بشمرند.تا خوب نشدم، اینجا تعطیله.

نظرات 11 + ارسال نظر
پدرام یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 10:15

سلام مهندس جان
متاسفم که دوباره دچار مشکل شدی
فکر کنم چشمت زدن
باید بیشتر مواظب خودت باشی
بدخواهات زیاد شدن (احتمالا از نوع صورتی)
توصیه میکنم قطره هایپیران را امتحان کنی شاید افاغه کرد
زود خوب شو
منتظرتیم

آره والا، چشمم زدند!

مینا یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 10:28

غبتی غبتی آخه چیلا ملیض شدی

با طبل زدند توی سرم

فرشته یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 14:07

والا! آخه من نمی دونم این طبل زدن و خیمه آتیش زدن و اینا یعنی چه؟ حالا گیرم اصلا ثواب داره مسلما ثوابش نمیتونه گناه مردم آزاری رو پاک کنه خداوند بهشون عقل بده

نمی دونم ولی فکر کنم یه راست می رن بهشت

آسمانه یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 18:49 http://asemaneh2007.blogfa.com

این چند روزه تا من میومدم بعد ازظهر یه چرت بخوابم صدای طبل ها شروع میشد دقیقا بعد ازظهر ها چقده غر زدم الان باید برم خدا رو شکر کنم نصف شب نمیومدن
آخی شما باید یه فکر اساسی کنی واسه سردردت

عوضش همه با هم میریم بهشت!
یکیو می شناختم دندون درد داشت، دندونشو کند خوب شد، فکر کنم این نسخه به کارم بیاد!(وای چقدر بانمکم)

بنفشه یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 21:52

منم هنوز متوجه این ماجرا نشدم دقیقاً اینکارا و این هزینه های فجیع چه معنیی میتونه داشته باشه جداً!؟

بهششششششششششششت مهندس، بهشت

بنفشه یکشنبه 26 آبان 1392 ساعت 21:53

اون اسم خردرچمن افتاده بالایی هم منم !

می دونم

استادجان!!! دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 01:16 http://lakoojanjan.blogfa.com/

الههههههههی! درد و بلات بخوره تو سر بدخواه و مزاحمت مادر!!!
پ.ن: بیا با بنفشه و فرشته و سایر داوطلبین عزیز بریم زودتر همه جاها رو تو بهشت بگیریم وقتی این طبالان گرامی اومدن براشون شیشکی ببندیم و بخندیم

نخیر، خودم جهنمو کنترات برداشتم، اگر بیاید غربتی بازی دربیارید برای یه پیاله آب جوش من می دونم و شما!

مینا دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 10:51

ببین غربتی از الان بگم من میخوام برم موتور خونه جهنم کار کنم. میدونی که من عاشق کارای فنیم. اونجا بیای غربتی بازی دربیاری و الم شنگه راه بندازی من میدونمو تو.....

نه نمیام، جام گرمه.

رها دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 12:08 http://oorakevi.blogfa.com

چی بگم والا !! ای کاش بزرگواری اماممون رو یه عده ادم جو گیر به بازی نمی گرفتن .
ایشالا خوب میشین .

فرشته دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 14:26

هممم...میگن یه مهندس اشتباهی رفت جهنم و اونجا رو از بهشتم باحال تر کرد بعد خدا شاکی شد که این باید میرفت بهشت و اشتباهی اومده جهنم ولی...(بقیه شو بگم به یکی از مشاغل برمیخوره)

ببخشید اینو می گما، کلا" من با خدا یه ذره ندارم!!!!!!!!
والا به نظرم، خدا یه چند وقتیه دنیا رو کنترات داده به شیطون، خودش رفته تعطیلات. الان با دمپایی و شلوارک داره کنار دریا می چرخه.آخه یه نگاه به اخبار بندازی می فهمی که بیراهم نمی گم!
اون دنیا که دیگه هچچچچچچچچچچچچچچ

فرشته دوشنبه 27 آبان 1392 ساعت 14:38

نبخشم فرقیم می کنه؟

فکر نکنم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد