خواننده مداری2-خاطرات خاک بر سری

پست مربوط به آقای خویی رو که نوشتم یه فکری به ذهنم رسید مربوط به خاطرات خاک بر سری.

 


ما که روی پشت بوممون دیش ماهواره نداریم ولی یه بار که داشتم خونه همسایه کانال بی ناموسی نگاه می کردم. آقای روانشناس تاثیر خاک برسری بر افراد رو به سه دسته تقسیم کرد. گروه اصلی که 95 درصد افراد هستند که می خورند و از یه حدی بیشتر باعث میشه علایمی از خودشون نشون بدن که برای بعضیها سرخوشیه برای بعضیها خوابه ولی به هرحال به یه اندازه ای بیشتر نمی خورند و به روش خودشون لذت می برند و کلا" خوبن. دسته دوم که 4 درصد افرادند، افرادی هستند که خاک برسری روشون به شدت تاثیر می ذاره و تبدیل به هیولا میشن، خرابکاری می کنند، رفتارهای پر خطر از هر نوع که تصور کنید از خودشون نشون می دهند و بعدا" هیچی یادشون نمیاد و اینا گروهی هستند که نباید مصرف کنند چون زمینه اعتیاد توشون زیاده و با توجه به اینکه قاط می زنند برای بقیه هم خطرناکند. گروه آخر که 1 درصد بیشتر نیستند به شدت به خاک بر سری واکنش نشون می دهند، نمی تونند هضمش کنند، اصلا"تحت تاثیرش قرار نمی گیرند و بعضیهاشون اصلا" رفلکس هاشون مثل کسایی که علف کشیدند شدید می شه یعنی مثلا" شنوایی یا بیناییشون تحریک میشه و این باعث غذابشون میشه.

خوب برم سراغ خاطره هام:


توی دانشگاه یه همکلاسی داشتم خیلی اهل خاک برسری بود. شما تصور کن همچین آدمی نامزد یکی دیگه از همکلاسی ها شده بود که اهل مراغه بود. مراغه هم که بزرگترین تاکستانها و کارخونه های سرکه و الکل سازی ایرانو داره. در و تخته جور شده بودند. خوب وقتی آدم یه همچی نامزدی داشته باشه و پدر مادر نامزد آدم بیان تهران به نامزد بچه شون سر بزنن چی سوغاتی میارن!!!!!!!!!!!!!

امتحانای آخر ترم بود و همکلاسی من سر امتحان با سر گرم اومده بود و تموم مدت امتحان داشت سکسه می کرد. من به جای اون زهره ترک شده بودم! خلاصه دیگه تا آخر امتحان دووم نیورد و روی ورقه امتحانی خوابید. الان که پیر شدم غبطه می خورم که جوونیام خیلی خربازی درنیاوردم و یه خاطره اینجوری ندارم برای نوادگانم تعریف کنم.


یکی دیگه تعریف می کرد که سر تربیت بدنی یک توی دانشگاه شریف باید برای امتحان دو، دور استخر بدوند و یه بابایی تا جایی که جا داشته خورده بوده، اتفاقا" دونده خوبی هم بوده. تا دورهای آخر هم دویده بوده و از همه جلوتر بوده که دیگه نتونسته بدوه و عدم تعادل توی دور زدن مداوم کار داده دستشو وسط امتحان شلپی افتاده بوده توی استخر. هم هرچی خورده بود پریده بود هم .... تا به حال دیده بودید کسی تربیت بدنی بیوفته؟

می تونید بگید یکیو می شناسید.


خاطره آخریم مربوط به بابامه، پدر من خیلی مذهبیه در اون حد که ریششو با تیغ نمی زنه و .... دو سال گذشته یکی از عمه های من درگیر شیمی درمانی بود و خوب همه خانواده دنبال مسایل تقویتی برای ایشون. یکی از دکترها گفته بود خاک بر سری قرمز برای خونسازی خوبه. من اینو در محل کار قبلیم گفتم و یکی از همکارام که از این حاجی جوونها هم بود یه آدرس بهم داد نزدیک مسجد شاه نزدیک بازار که بریم از باباش بگیریم.

ما پدرمو روونه کردیم پیش پدر همکارم. پدرم بعد از بازگشت تعریف می کرد که من با یه تپه ریش رفته بودم پیش حاجی فلانی توی حجره اش با یه تپه ریش که خاک بر سری بگیرم. می گفت تازه حاجی فلانی کلی دعاخوند به شیشه و التماس دعا از مریض داشت!!!!!!!!!!!!! می گفت توی مسیر هم همش فکر می کردم اگر منو بگیرن چی بگم؟



نظرات 8 + ارسال نظر
مینا شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 12:44

حالا با این خاطراتت تمام تلاشتو واسه ف.ی.ل.ت.ر کردن وبت انجام بده

من راجع به خاک بر سری نوشتم. شنونده باید عاقل باشه.
ما توی روستامون به آب طالبی میگیم خاک بر سری!
شما شک داری خواهر من؟ نداری که؟
اصلا" شما چرا پست غیرفنی می خونی؟

مینا شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 13:09

باشه دیگه نمیخونم

مینا شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 13:21

دیدی چه خواننده حرف گوش کنی داری؟

والا به مولا، حالا چون خواننده خوبی هستی یه پست جدید گذاشتم بخون. به دیده اغماض می نگرم!!!!!!!!!!!!
البته شما لطف می کنید که نوشته های منو می خونید.

عسل شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 13:59 http://injamadresenist.persianblog.ir

واااای آخری عالی بود :))))

خدارو شکر

asghari شنبه 16 شهریور 1392 ساعت 20:22

با حال بید!!!!

یک بیوتکنولوژیست یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 01:49 http://1biotechnologist.blogfa.com/

خداوند در چیز حرام شفا قرار نداده است

ممنون از نظرتون!!!!!!!!!!!!!
ولی خدای ما غربتی ها خیلی آسون گیره. خیلی مهربونه، مهمترین مساله اش اینه که کسی رو آزار ندیم. البته راه های رسیدن به خدا به عدد آدمهاست.

تکتم دوشنبه 18 شهریور 1392 ساعت 00:23

گفتی به مسجد شاه رسیدیم از کدوم ور بریم ؟

یه مغازه پیراهن دوزی مردانه است اونجاست

shima چهارشنبه 25 تیر 1393 ساعت 23:50

2ran daneshjoooii ba dostamo mamanesho khalash k har 3 cha2ri bodan raftim kelas raghs iaroo morabim khof karde bod

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد