دری وری گویی یا ویلای پیش ساخته فلزی

اگر توضیح وبلاگو نگاه کنید، نوشتم می خوام اینجا روزمرگیهای یه کارگاه ویلا پیش ساخته رو بنویسم ولی اگر پستها رو بخونید از اردک و شهرام عشق نوشتم تا پست سانسور شده ام که در مورد اولین عاشقیتم بود!!!!

 

پست عاشقیت رو وقتی برای پدرم خوندم گفت اینو نذار، مردم میگن اینا بچه هاشونو چه جوری تربیت کردند که اونجوری عاشق شدن. منم بعد از قضیه شلنگ و اردک و ... کلا" بابامو خیلی در معادلات دخیل می کنم.

شما به روم نمیارید ولی می دونم در پس اون چشمای منتظرتون، می خواید بدونید ویلای پیش ساخته فلزی چطوریه؟؟؟

منم که خراب خواننده ها، چندتا عکس از سازه این مدل ویلای پیش ساخته براتون می زارم.

راستش از خریدار این ویلا خوشم نمیاد، کلا" اعصابمو قشو می کشه وقتی میبینمش. دکتر چوبکی قول داده اگر زبان در کام بگیرم و به خریدار حرفی نزنم که ناراحت نشه بعد از تحویل ویلا، برام شیرینی می خره!!!

البته این دکتر چوبکی فامیل حاتم طاییه، شجره نامه اش گم شده ولی من از رفتار و کردارش باقیمانده های ژنهای حاتم رو درک می کنم. شرط می بندم آخرش با یه شیرین عسل سر و ته قضیه رو هم میاره میگه منظورم از شیرینی همین بود.

ازم نپرسین که چرا همش سقفهاتون شیب داره. چون در این سبک ساخت وساز هرجور طرحی رو میشه اجرا کرد و حتما" نباید سقف شیبدار باشه. ما اول ویلای پیش ساخته آقای خویی رو شروع کردیم. اون هم چون در نزدیکی لاهیجان باید نصب بشه و مالک همیشه در محل حاضر نیست تا احیانا" برف روبی انجام بده، تصمیم گرفته شد سقف شیبدار باشه. آقای خریدار دومی چون به ویلای پیش ساخته آقای خویی حسودیش میشه ، گفت که می خواد سقفش شیبدار باشه.

وقتی عکسهارو منتقل می کردم یه چیزی توی همه عکسها بود. خودم که بومی منطقه هستم هرچی فکر کردم نفهمیدم چیه؟

اگر کسی از خواننده ها فهمید اعلام کنه. به عنوان مسابقه بد هم نیست. یه رقابتی ایجاد میشه، از یک نواختی در میایم. برای برنده هم یک دست دندان مصنوعی دست دو در حد نو در نظر گرفتم که دست خالی از مسابقه نیاد بیرون.

بعد نوشت : اسم اون قرمزی که هی عین بچه تخسها خودش توی عکسها جاداده، مراده.

ذوالفقار بدون آقا صداش نمی کنه!!