دستشویی قابل حمل یا گشنگی سخت تر است یا تشنگی1؟

یادمه از ظریفی پرسیدند که گرسنگی سخت تره یا تشنگی؟ ظریف هم گفت : مثل اینکه تا به حال توی اتوبوس تنگت نگرفته!

 

 

مساله دستشویی این قدر در دنیا از نظر سلامتی اهمیت داره که یک روز رو در جهان به روز جهانی دستشویی اختصاص داده اند و حتی یکی از معیارهای توسعه یافتگی یک شهر، سرانه دستشویی عمومی در شهر است.

خوب ما هم که دنبال نون حتی اگر این نون توی دستشویی (نه منظورم ساخت دستشویی) باشه چند سال پیش برای شهرداری تهران حدود 1000 عدد دستشویی قابل حمل ساختیم، البته من اون موقع مشاور این جایی بودم که الان بصورت تمام وقت هستم. این دستشویی ها 1000 عدد ساخته شدند و تحویل شهرداری داده شدند ولی شاید کمتر از 100 عدد از اونها در سطح شهر نصب شدند و همون 100 تا روهم خیلی از مردم نمی دونند که دستشویی هستند و خودم، خود خودم، دیدم که بنده خدایی توی میدون آرژانتین پسربچه شو در فاصله 20 متری این دستشوییها سرپا گرفته بود!!!

بذارید یه چندتا عکس بذارم تا ببینید چی ساخته بودیم بعد برم سر داستانهایی که با این دستشویی ها داشتیم!





در زمان انجام پروژه ما با شهرداری مشکلاتی داشتیم. یکی از موارد این بود که ما به کاربردی بودن و مسائل استاندارد دستشویی فکر می کردیم ولی شهرداری به فکر زلم زیمبوی اونها بود.


  • طهارت : در بقیه دنیا با یک تکه دستمال مشکل حل می شود و مسائلی مانند چپ، راست و شمال، جنوب معنی ندارد. در صورتی که در اینجا ما باید به جهت قرارگیری دستشویی هم فکر می کردیم و اینکه این قطعه در کجا قرار می گیرد. همین عدم توجه شهرداری به هشدار ما باعث شد یکی از علما استفاده از این دستشویی ها رو حرام اعلام کنه که با حضور شهردار در قم و قول اینکه از چشمه های رو به قبله (عمرا" اگر می دونستید واحد شمارش دستشویی، چشمه است!) استفاده نمی شود و در آنها قفل می شود، اجازه استفاده صادر شد. با این اقدام کلی پول هدر رفت چون عملا"  2 چشمه از 4 چشمه غیرقابل استفاده شد در صورتیکه در تمام مراحل طراحی سر این موضوع کل کل بود.
  • فاضلاب : در دستشویی های بلاد راقیه، بیشتر خروجی بصورت جامد است و مایعات حاصل از دستشویی وارد سبتیک می شد و بعد از طی مراحلی دوباره به چرخه آب فلاشینگ برمی گردد. در ایران ملت حداقل 20 لیتر آب مصرف می کنند بجز فلاشینگ و شست و شوی دستها که ما باید به فکر لوله کشی و شیرآلات باشیم و بعد از آن به فکر حفاظت این اقلام از دست دزدان محترم. چیزی که من نمی دانستم و بعد از این پروژه فهمیدم این بود که اقوامی از ایران هنوز استفاده از آب در دستشویی را لازم نمی دانند و مساله را با سنگ رفع می کنند بنابراین وقتی به مسافرت هم می روند تعدادی سنگ مناسب رو هم با خود می برند! (به جان ابوالفضل، الان قیافتون دیدن داره.) ما هم روزهای اول با گرفتگی فاضلاب در قسمتهای خاصی از تهران مواجه می شدیم و فکر می کردیم که افراد خودسر برای شکست پروژه، اقدام به سنگ اندازی می کنند. بعد از کلی شامورتی بازی بلاخره قضیه کشف شد و قیافه همه ما عین 20ثانیه پیش شما شد!
  • روشنایی : بسکه افراد معتاد در اقصا نقاط دنیا از دستشویی عمومی به دلیل اور دوز به دیار باقی شنافته اند، استاندادی در لامپ های دستشویی عمومی در جهان ایجاد شده است و این است که لامپ باید بصورتی باشد که نتوان در زیر آن رنگ آبی را در زمینه روشن تشخیص داد و در نتیجه رگ گرفت و تزریق انجام داد. وقتی این موضوع را فهمیدم واقعا" به نوع رویکردها در مملکت خودم افسوس خوردم. اگر ما بودیم یک نفر را مسوول شناسایی سرنگ به دستها می کردیم و در صورت تخلف، تزریق کننده را به 3 سال شلاق محکوم می کردیم. در صورتیکه کفار کلا" امکان انجام کار را از بین برده اند و خودشان درگیر عواقب آن نکرده اند!
  • امنیت : همانقدر که بسته بودن دستشویی برای استفاده کننده مهم است، امکان باز شدن آن برای حفظ امنیت نیز مهم است. از طرف دیگه دستشویی عمومی مکان خوبی برای حمله های تروریستی، بمب گذاری  و حملات میکروبی یا بیولوژیکی است که بیشتر نمی توانم شرح بدهم.

نظرات 5 + ارسال نظر
تکتم ( دکتر آشپز ) چهارشنبه 2 مرداد 1392 ساعت 18:32 http://drashpaz.persianblog.ir/

سنگ !!!

ببند نیشتو!!

بنفشه پنج‌شنبه 3 مرداد 1392 ساعت 19:26

دارم می ترسما

بی تای بدون تا جمعه 4 مرداد 1392 ساعت 10:18

سر پروژه محیط زیستمون کار یکی از بچه هامون طراحی سرویس های بهداشتی شهری بود.اگه میدونستم توام ازین کارا میکنی اون بدبختارو معرفی میکردم بهت یه کم اطلاعات جمع کنن.هرچند که هنوز نمیدونم بهشون چند داد بالاخره
شهرداری چیه خواهر من.اینا دزدن همشون.منم داشتم خر میشدم برای فروش طرحم که یه کیوسک روزنامه فروشی بود.خوب شد نشداااااا وگرنه کونم میسوخت طرحمم میساختن نصبم میکردن پولمم نمیدادن

یادت باشه اون موقع من اومدم توی وبلاگ قبلیت نظر گذاشتم که همچین خبطی نکنی!

هانیه شنبه 5 مرداد 1392 ساعت 13:29

دوست داشتم نوشته هاتون رو!
قلم قشنگی دارین

مرسیییییییییییییییییییی

مسعود دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 14:09

لطفا وجه تسمیه چشمه برای شمارش مستراح رو اگه اطلاع دارید مرقوم فرمایید.

نه والا، از قدیم ما فکر می کردیم از چشمه آب برمی دارند نه اینکه آب توش بریزند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد