پست سرکاری2

این کمپین سبیل هست توی دنیا راه افتاده!!!! نمی دونم می دونید یا نه؟

کلا" آقایون می تونند عضوش بشوند و حتما" هم باید سبیل بذارند و باید برای سرطانهای مربوط به آقایان فعالیت کنند و پول جمع کنند. از استرالیا هم شروع شده و تا حالا 22 میلیون نفر بهش اضافه شدند!!!!!!!!!!!!!!

22 میلیون نفر سبیلو به جبر، البته به نظرم بعضی از خانمها هم می تونند جزئش بشوند فقط یک ذره باید سرشون شلوغ بشه یا سوری جون و پری جون بهشون وقت نده!!!!


 

 


خوب بگذریم یک دختربچه خوش سر و زبونی توی فامیل یکی از آشنایان است که برای اولین بار یکی از عکسهای جوونی باباشو توی آلبوم کسی دیده بوده(2عکس مال 2-3 سال بعد از انقلاب و جو سبیل زدگی) الان هم دیگه کسی سبیل نمی ذاره که بچه دیده باشه برای همین با تعجب از مامانش پرسیده مامان، اینا چیه از توی دماغ بابا اومده بیرون؟

یکبار هم برای همین بچه از روستا شیر محلی پر چرب آورده بودند. بچه روغن نباتی شیر اصل نخورده بوده توی عمرش بعد از اینکه اولین قلپو از شیر می خوره داد می زنه من شیرو نمی خورم مزه خر می ده.


توی یکی از شرکتهایی که کار می کردم توی مشهد یک آقایی که استخدام کرده بودند که با من کار کنه اصلا" هم نظر من رو نخواسته بودند. این بنده خدا اصلا" مثال توی کتش نمی رفت. موقع آموزش می گفتیم می خواهی سفارش بذاری این کارو می کنی اون کارو می کنی بعد مثلا" یک سفارش بذار به اندازه 500 تا. بعد در حالت واقعی بهش می گفتیم 200 هزارتا سفارش بذار از تهران برات بفرستند. یک دفعه می دیدیم 2000 تا سفارش 500 تایی گذاشته این یعنی حجم کار 600 برابری. مصیبت این بود که این سفارشات شاید هر روز هم تکرار می شد و تقریبا" در هر ردیف هم اشتباه می کرد حتی وقتی که 2000 تا سفارش گذاشته تمرینی هم حساب کنیم چیزی یاد نگرفته بود باز توی هر کدوم هر اشتباهی که تصور کنیم هم انجام داده بود!!!

مصیبت هم این بود که سیستم سفارش و انبارداری قسمتی از یک سیستم کلی بود و اگر سیستم رو فقط 2 ثانیه قطع می کردیم تا شیرینکاری بچه رو درست کنیم. هم شرکت در همون دو ثانیه پول از دست می داد چون ممکن بود مصرف کننده ای در همون 2 ثانیه از سیستم استفاده کنه، هم از دید امنیتی اجازه نداشتیم چون برای همون 2 ثانیه هیچ track از شرکت و مصرف کنندگانش باقی نمی موند.

با بدبختی خرابکاریهاشو مرتب می کردیم یک کار جدید می کرد.

خلاصه من عذرشو خواستم و طبق معمول مدیرهام پشت من قایم شدند در صورتی که انتخاب اونها بود. نزدیک بود یک کتکی هم ازش بخورم چون توی مشهد دم هتل منتظر شده بود که وقتی می رم سر کار منو بزنه ولی کور خونده بود چون من اینقدر خوب می دوم که کسی نمی تونه منو بزنه. چیه فکر کردید می ایستم با کسی که عقلش در این حده کتک کاری می کنم یا می ایستم منو بزنه؟

اومدم تهران توی جلسه کلی از این اتفاق که به دلیل انتخاب بقیه بود دعوا کردم و گفتم وقتی منو دخالت نمی دید همین می شه شانس آوردید دونده خوبی هستم وگرنه همه کتکهایی که می خوردم الان سرتون درآورده بودم بعدش هم گفتم اصلا" از سواد و هوش بگذریم آخه شما چشم نداشتید آخه آدم باشعور مگه سبیل داره خدا وکیلی یک آدم حسابی به من نشون بدید که سبیل داشته باشه. آدم سبیل که توی صورت کسی می بینه باید بفهمه که سطح فکری طرف چه جوریه و از این حرفا.

بعد که اومدم بیرون از جلسه، هنوز دستم روی دستگیره در بود انگار تازه رییسامو داشتم می دیدم، همه حتی خارجیه همگی سبیل داشتند!!!!!!!!!!!!!!!!!

نظرات 28 + ارسال نظر
م؛ط چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 16:45

سلام بسی مشعوف شدیم مخصوصا قسمت آخر

به به آبجی خانم.

پدرام چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 16:53



خدا خیرت بده لبخند دوباره برگشت به لبمون، این چی بالای لبم، اِ اِ اِ این موها اینجا چیکار میکنه ای بابا تیغ هم نداریم توخونهکلا شعورم رفت زیر سوال

هَی وایِ من!

میم چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 16:59 http://i-am-mim.blogsky.com/

من شیرو نمی خورم مزه خر می ده.

والا به مولا

تکتم (دکتر آشپز) چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 17:30 http://drashpaz.persianblog.ir

همسر بنده هم جوونیاش سبیل داشته بعد یکی دو هفته بود سبیل و ریش پرفسوری گذاشته بود و من بشدت بدم میومد. دیروز در یک اقدام غافلگیرانه من نشستم رو سینه اش و زانوم رو گذاشتم رو دست راستش و آرش دست چپش رو گرفت و یک تکه از ریشش رو قیچی کردیم. خلاصه داد زد که نکنین خطرناکه خودم میزنم بابا!
ولش کردیم رفت توی دستشویی وقتی اومد بیرون از عصبانیت به خنده افتادم. فقط ریش رو زده بود و سبیل رو گذاشته بود.
خداروشکر که شبش داداشش اومد دیدش و با داد و بیداد که حالم بهم خورد مجبورش کرد سبیل رو هم بزنه!

چه زجری کشیدی خواهر!

عفیفه خاتون چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 17:31 http://kenesmirza.blogsky.com

من تو خوابگاه یک دوستی داشتم که بجز شیر پاستوریزه هر شیری بخصوص شیر محلی رو میگفت بوی گاو میده.

به نظر من شیر معمولی هم بوی گاو می ده. مثل اینکه اینجور آدمها بجز عدم تحمل لاکتوز یک آنزیم هم کم دارند.
باید از دکتر تکتم بپرسم درسته این موضوع یا نه؟

یامور چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 21:53

خدایی بوی گاو و گوسفند میده خب :| من از بچگی هیچ وقت از شیر تازه خوشم نیومده :|
برای بررسی کمبود این آنزیم من خودم داوطلب میشم :))))))

منظورم کساییه که حتی شیر پاستوریزه به حالت آب زیپو هم براشون بو داره.
بریم حالا آزمایش بدیم یک وقت دیدید انجمنی چیزی راه انداختیم.

تکتم (دکتر آشپز ) پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 11:37 http://drashpaz.persianblog.ir

انجمن بچه های لوس بدغذا
خونه ما روزی سه پاکت یک کیلویی شیر مصرف میشه. تازه من بخاطر رژیم داشتنم مراعات میکنم و زیاد نمی خورم!!!

ربطی به لوسی نداره، بالاغیرتا" بو میده.
من خودم هر روز شیر می خورم ولی بعدش تا یک دقیقه از دهن نفس می کشم تا بوش از بدنم خارج بشه (خیلی ضایع ست می دونم)
اینقدر عذاب داره.
ببین چقدر کوچک بودم سر شیر نخوردن کتک خوردم!!!!
البته الان زدن زیرش و می گن همسایه بوده؟؟!!!

شیرین پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 15:27

سلاممممممممممم غربتی جان تقصیر خودته ها پست نمیزاری نمیزاری وقتیم میزاری خاطرات ماهم قلمبه میرنه بیرون بایدبنویسمشون دیگه
وقتی ازدواج کردم شوشو سبیل داشت منم کلا ازریش وسییل بدم میاد
خلاصه یه هفته بعدش بهش گفتم وسیبیلاشو زد
اقاااااااا چشتون روز بدنبینه انقددددددددد بدقیافه شد که ما به چیزخوردن افتادیم و
گفتیم نمیخاد اقا سیبیلوبزارررر
ولی واسم سوال شده بود چرا هرکی سیبیلشو میزنه خوب میشه شوشوی ما بد میشه قیافش
خلاصصهههههه انقد زل زدیم به قیافش تا کشف کردیم علتشو
طفلک مشکل ازدماغش بود !!!منم خوشحال از کشف جدید به شوشو گفتم علتو
یه هفته بعد شوشو گفتن من امروز یکم دیرمیام نگران نشی یوقت
حدس زدین چی شد یانه!!؟ خب معلومه دیگه اقا رفت دماغشو عمل کرد
بعدازون شوشو با یه دماغ مردونه خوب بدون نیازبه سیبیل سالیان سال باشیرین خانوم بخوبی وخوشی زندگی می کنند!

خاطره ازشیرم دارما ولی نمیگم که !

من بودم هیچ وقت، هیچ وقت به خاطر همسرم جاییمو عمل نمی کردم. خیلی ستمه!
اصلا" شما چرا قبلش دقت نکردید که بعدش دبه درآوردید. بچه بنده خدا داشت زندگیشو می کردا؟؟؟!!!!
درصد گرفتی از دکترشون؟؟؟

آسمانه پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 18:33 http://asemaneh2007.blogfa.com


دستت درد نکنه غربتی جان دلمونو شاد کردی
درمورد شیر حق با کوچولوی فامیلتونه من که هرموقع میخوام شیر بخورم نفسمو حبس میکنم یه مدلی که بوشو حس نکنم
((آخه آدم باشعور مگه سبیل داره)) نظریه غربتی وار بود دیگه

والا

حاجی پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 19:34

سلام در مورد پیش ساخته سازی!!! اینجا مشورت میدید؟

بله اگر بتوانم

سارای پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 22:15 http://damanekhali.blogfa.com

خالی بند،دویدنتو دیدیم... آخرین چهارشنبه سال90

خوب اون از روبرو بود. از پشت سر قضیه فرق می کنه

حاجی جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 11:57

سلام سوال در مورد پیشساخته دارم. من توانایی مالی زیادی ندارم یه زمین کوچیک طرفهای رشت میخوام بگیرم تا بیشتر برای اسکان زمان مسافرت و تعطیلات چون اونجا فامیل داریم هوار سر کسی نباشیم. یه زمین 90 متری بهم پیشنهاد شده که هنوز ندیدمش. اطلاعات ساخت و ساز هم ندارم. تو 90 متر که معمولا هم تمام زمین و نمیشه ساخت، چیز بدرد بخوری میشه در آورد؟ مثلا دو طبقه که یه طبقه نشیمن و آشپزخانه و یه طبقه هم خواب باشه؟ زیرشم پارکینگ؟ حدود هزینه اش چقدر میشه؟ ممنون

اگر توان مالی بالایی ندارید به خصوص اگر نمی توانید یک دفعه هزینه ها را پرداخت کنید سراغ سیستم پیش ساخته نروید چون فروشنده یک دفعه تمام هزینه ها را از شما می گیرد. با هزینه های فعلی متری 1100 در می آیدآن هم یک دفعه و فقط هم هزینه ساخت.
هر چیزی که بخواهید می توانید طراحی کنید به خصوص اینکه در این ساخت وساز صرفه وقتی معلوم می شود که بیشتر از یک طبقه بسازید. البته باید زیر زمین یا پارکینگ را هم به روش سنتی بسازید.
برای شما این مزیت را دارد که مثل ساخت و ساز معمولی 100 بار نمی روید و بیایید.
با دو بار و رفت و آمد خانه تکمیل می شود.
روشهای دیگری هم برای کم کردن هزینه ها هست مثل اینکه رنگ یا کابینت یا پارکت یا سرامیک را خودتان انجام بدهید تا هزینه های یک مرتبه شما کم شود.
اگر سوال دیگری بود بفرمایید.

بنفشه جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 16:13


سیبیل زیادم بد نیستا! من ازین مدل جدیده، مدل بالی خانیه خوشم میاد یه کم!
میخوای الان رو به قبله محمدی بشینم واست دعا کنم ایشالا یه دونه شوهر ازین سیبیل خفن دارا گیرت بیاد؟! میدونی که چون دلم پاکه دعام سریع میگیره!
آبجی میشه یه عکس از خودت واسمون بذاری یه کم تو وبلاگت نوآوری و تنوع بشه؟ فکر کنم همه هم با نظر من موافق باشن! میگی نه؟ از خودشون بپرس! اگه عکس نمیذاری میشه آدرس دقیق بدی بیام سرکارت از نزدیک ببینمت؟ تا فتحشو بلدم!

از قدیم گفتند کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی.
نمی شود، من خیلی سِکرت کار می کنم!!!
خوب راهی نیست دیگه فرعی های فتح فقط تا کیلومتر 10 هستند از الان شروع کنی تا بازنشستگیت بلاخره پیدام می کنی!

م؛ط شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 11:08

با سلام و عرض خسته نباشید؛میخواستم بدونم فتح 25 دقیقا کجاست؟‏!‏ با تشکر

با سلام به شما و خانواده محترم، ضمن عرض تبریک سال نو و روز زن:
25 امین فتح توی بزرگراه فتح

عطیه شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 12:29

خخخخخخخخخخخ. میتونم تصور کنم وقتی تو روی روٌُسای محترم نگاه کردی چ حس خوبی داشتی
راستی با بنفشه بسییییییییییییییار موافقم

سارای شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 13:55 http://damanekhali.blogfa.com

در جواب م.ط: اغا فتح 25 ایهام داره.. میتونه 25 امین فتح یک قله باشه.. چکار غربتی دارید اینقد دنبالش میگردین... همینطور گمنام دوست داشتنی تره.. پیداش کنیم اخلاق غربتیش قابل تحمل نیست

نخیر ایهام نره، سر راسته، سر راسته.
اخلاقم هم خیلی باحاله!

سارای شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 13:58 http://damanekhali.blogfa.com

ای باباااااااااااااااااااااااااااااااا، بروید توی وبلاگ منم نظر بدین خبببببب، مردم بس که رفتم توی مدیریت و فقط تعداد نظراتو 9 عدد دیدم... خیلی بدین شماها... اعصاب ندارم... اداره مون داره جابجا میشه و ما هم آلا خون بالاخون....

نمیام!

م؛ط شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 16:00

سلام؛باتشکر از تبریک و راهنمایی شما اخلاقش خیلی هم خوبه خوانندکان محترم بی خود غربتی بازی درنیارین؛یه ایمیل بهم بده آدرست از کوشیم باک شده عکس جدید طرف روبرات بفرستم

الان

تکتم (دکتر آشپز ) شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 18:07 http://drashpaz.persianblog.ir

بنفشه بنفشه حمایتت می کنیم!
غربتی غربتی عکس بذار!
بعد از اون جوابم به ایمیلت این کامنت یکم عجیبه؟ من اینجوری ام . درد که بالا میزنه خل میشم.

یا شما غربتی رو نشناختید یا اینکه غربتی رو نشناختید. من عضو فیض بوغ نیستم فقط به دلیل جاسوسی عوامل زر و زور جهانی اونوقت عکس بذارم؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
چی برام eamil زدی بذار بخونم؟!

haji یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 00:01

سلام مشاوره خواسته بودم جواب لطفا

سلام

لطفا" نظرات قبلی خودتان را ملاحظه کنید.
من دو تا نظر از شما دیدم که جواب دادم. اگر چیز دیگه ای هست بفرمایید.

miss s یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 00:41

بابای منم سبیل داره:|

رها یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 17:26

سلام

سلاممممممممممم
شما رها دانشجوی دکترای فعلی هستید؟

پدرام یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 19:30

با توجه به اینکه موفق به تعیین جنسیت مهندس جــان نشدم در نتیجه به تمامی بانوان حاضر در این وبلاگ چه نویسنده و چه خواننده روز زن و مادر را تبریک میگم


پ.ن:البته با این ترفند به خیل عظیم وبلاگنویسانی که اکثرا در اینجا مراوده دارند یکجا تبریک گفتم

ای زرنگ

الی یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 21:43

سلام پیش ساخته ساز عزیز، ببخشید که من تا حالا برات نظر نزاشتم، نوشته هات خیلی خوبن، هر دفعه کلی شاد و مسرور شدم از خوندنشون. ارادت دارم خدمتتون، همشهری شما هم هستم ضمنا

سلام
وایییییییییییی فامیل شدیم!
ممنون

یک بیوتکنولوژیست دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 19:09 http://1biotechnologist.blog.ir/

فرهنگ های مختلف تعریف متفاوتی از سبیل دارن. هنوز هم در بعضی جوامع (مثل کردها) سبیل نماد مردانگی هست (همین الان یه سیبیلو جلوم وایساده).البته حوادث جالب در مورد سبیل هم زیاده. مثلا تو عراق، سربازهای ژاپنی (بعد از اشغال 2003) سبیل میگذاشتن تا توجه عراقی ها رو جلب کنن. این مسئله باعث کاهش کشتار سربازان ژاپنی توسط عراقی ها شد. یا تو جنگ دوم جهانی انگلیسی ها برای فرار از دست تک تیراندازهای آلمانی دستور دادن همه فرماندهان، لباس سربازا رو بپوشن. ولی دیدن هیچ فرقی با قبل نداره و کماکان افسران انگلیسی توسط آلمانی ها شناسایی و کشته میشن. یک بار که به هزار بدبختی یه تک تیرانداز المانی رو زنده میگیرن ازش می پرسن شما چطور تشخیص میدادی؟ در جواب میگه همه افسرای انگلیسی سیبیل دارن، در حالی که سربازا نه!

---------
داشتم کامنت دکتر تکتم رو میخوندم یه لحظه ترسیدم کار به جاهای باریک بکشه. بعد دیدم نه، آرششون هم بوده و به خیر گذشت!

اوههههههههههههه.
چقدر داستان دارای این سی تا بیل.

آره والا دکتر تکتم نمی گه اینجا خانواده رد می شه. فکر کنم مثل فیلمهای جمهوری اسلامی آرشو وارد کرد که اسلامی بشه!

شیرین سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1393 ساعت 11:07

سلامممممم
چراتازگیا انقدکم حرف شدین !!؟ نه پستی نه حرفی نه حدیثی هیچی!
نگرانت شدیما نکنه اثرات اون ضربه ایه که خورد توچشت!
مراقب خودت باش غربتی جان

سلام

از نظر سلامتی خیلی مشکل دارم. بیماری مزمنی دارم که عود کرده تمام ذهنم مشغول اونه. نطقم کور شده.

مراقب هستم ولی خوب پیریه و هزار درد.

شیرین چهارشنبه 3 اردیبهشت 1393 ساعت 08:50

واااا!!؟ این چه حرفیه
تازه میخوایم دامادت کنیم
راستی خبرداری پدر تکتم حالشون خوب نیس دعاکنیم واسشون
روزای سختی رومیگذرونه تکتم

نه تو رو خدا!

بله خبر دارم، متاسفانه از اون چیزهاست که از دست من یکی کاری برنمیاد.

آناهیتا چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 ساعت 20:06 http://chiara.blogsky.com

این سیبیلا با اون عینک دور مشکیا باهم مد شده بود.

دخترا هم روی عکساشون سیبیل می کشیدن یا با این عینک سیبیلای دسته دار عکس می نداختن. ندیدین؟

چرا چند تا email دیدم در این باره دیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد