کانکس 2- کیوسک نگهبانی پارکینگ مگامال

یادتونه اولا از مگامال ازتون پرسیدم؟ خوب من که کلی کمالات دارم، کار بدون دلیل نمی کنم که !

می خواستم بدونم رفتید اونجا کارهای مارو ببینید یا اینکه اصلا" مارو ریز می بینید.


 

 

خوب ما اونجا یه کانکس پارکینگ کذاشتیم با توجه به کانسپت ساختمون. قرار بود 6 تای دیگه هم از ما بخرند. اهالی بازار می دونند که هزینه ساخت نمونه با خرید انبوه فرق داره. خوب جوون بودیم و جاهل و ساختیم ولی بعد دیدیم 6 تا کانکس پارکینگ از جای دیگه خریدند و از اونجاییکه سازنده خیلی کار بلد بوده دقیقا" شبیه ما ساخته !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! و اگر برید ببینید تعجب می کنید که آیا سازنده اصلا" چشم داشته یا نه؟


به دیلیل اینکه من مریض بودم در زمان ساخت، از مراجل ساخت عکس نداریم.


حالا فهمیدید چقدر غربتی در جای حساسی از business قرار داره؟







اینم عرشیا! چون وبلاگو می خونه می خواستم ببینه که عکسش در سطح بین المللی انتشار پیدا کرده!



این چاله چوله هایی که توی عکس می بینید مال متروی اکباتانه که الان تکمیل شده و ایستگاهش کار میکنه. یعنی سیم ثانیه ای می شه با مترو رفت به مگامال



اینم نمای پشت دکتر چوبکی در پس زمینه ساختمون و کانکس سرپرست پارکینگ





اینم فینگیل کانکس ما در برابر کل ساختمون!!!!




پی نوشت 1 : الان این کانکس شده دفتر مدیر حراست و از جلوی پارکینگ برداشته شده ولی همچنان اگر جلوی مگامال چشم بگردونید می تونید پیداش کنید.

پی نوشت 2 : هیچ کدام از افراد داخل عکسها قصد ازدواج ندارند. شاید هم دارند ولی به من اینجوری گفتند (شاید منتظرند قیمت سکه ثابت بشه!)

نظرات 12 + ارسال نظر
ثریا شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 13:07 http://uarlkd.blogfa.com/

قبل از مگامال باید بگم اووووووووووول
حالابرم بخونم ....

آفنااااااااااااااااااااااار

ثریا شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 13:18 http://uarlkd.blogfa.com/

منم یکی از این کانکس ها میخوام برای محل کارم!! میخوام برم توش در رو ببندم واسه خودم بخورم و بخوام و توی نت باشم تا تعطل بشم بیام بیرون
راستی عرشیا اون عینکیه هست یا اونی که لباس روشن تنشه نشسته داره کار میکنه؟؟ و دکتر چوبکی اونی که کنار جرثقیل هست یا اونیکه از پشت داره کمرش رو میخارونه!! خدا رحم کرد پایین تر نیامد!! چه میدونست بیچاره یکی داره ازش عکس میندازه

شما بمونی خونه برای بهره وری جامعه خیلی بهتره ها!
عرشیا توی عکس 4 دقیقا"روبروی در کانکسه. دکتر چوبکی اون دست به کمرست. آره والا

ثریا شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 13:22 http://uarlkd.blogfa.com/

دو تا سوال دیگه هم دارم:
1- چرا نمونه کانکس شما رو دیدن ولی رفتن از جای دیگه خرید کردند؟؟
2- از چه چیزی باید تعجب کنیم که سازنده چشم داشته یا نه؟؟ مگه چی شده؟ منکه چیز متعجی ندیدم

شما هنوز لفظ برو بچ رو نشنیدید؟ کار مال بروبچ خودشون بود فقط ایده نداشتند که چی بسازند یا چه جوری بسازند.
چون چیزی که ساختند اصلا" شبیه نمونه نیست. توی عکسهای ما کانکس های اونا نیست. اگر الان تشریف ببرید مگامال می تونید ساخته های بروبچ رو ببینید

ثریا شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 13:49 http://uarlkd.blogfa.com/

مگامال که به جز چند خط نوشته چیزی توش نیست

ثریا شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 14:04 http://uarlkd.blogfa.com/

توی پست مگامال عکسی وجود نداره!!! لطفا" مسئولین رسیدگی کنند

خوب عکس نداره. مگه دفتر نقاشیه که همش عکس داشته باشه.

ثریا شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 15:01 http://uarlkd.blogfa.com/

ببینیم منظورت از اینکه گقتی برم مگامال خود مکانش بود یا پستی که خودت نوشتی؟؟؟
واقعا" که!!! من فکر کردم از اونها عکس گذاشتی میگی برم ببینیم ....

شما حالا یه سر حضوری برو مگامال. بخصوص آی تی مال بعد می گم چرا.

ثریا شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 15:15 http://uarlkd.blogfa.com/

الان منم با سر رفتم ببینیم چیه

تکتم ( دکتر آشپز ) شنبه 30 شهریور 1392 ساعت 19:45

خوبی ؟ خوبم !

اون که هچ

استادجان!!! یکشنبه 31 شهریور 1392 ساعت 01:37 http://lakoojanjan.blogfa.com/


چه همه عکس قشنگ

چه بروبچ بی ادبی

کلا" مرسی

ط¨ظ†ظپط´ظ‡ یکشنبه 31 شهریور 1392 ساعت 11:23


خب پس الان کیا قصد ازدواج دارند
من مگامال نرفتم تا حالا خب دوره به ما خب

فکر کردی بقیه می ذارن این افراد شناسایی بشن، خاله خانباجی ها سریع رصدشون می کنند، در ضمن فرت و فرت رقیب وارد گود رقابت میشه!!!
با مترو برو از ایستگاه مترو تا خود مگامال 30 ثانیه هم نیست.

بنفشه یکشنبه 31 شهریور 1392 ساعت 11:24

چرا اسمم اون بالا اینجوری میوفته هی!

اشکال از اسمته وگرنه وب من که ایرادی نداره!!!!

شیرین امیری جمعه 5 مهر 1392 ساعت 18:30

سکه که دیگه محلی ازاعراب نداره تو ازدواج چون ضمانت اجرایی مال صد ده تاشه..اونم تازه تقسیط دویست ساله میکنن..
تازه همون قسط رو هم نمیدن تا رو هم جمع بشه بعد دوباره تقسیط میکنن..و همین دور تسلسل تا اخر دنیا
دیدم که میگماماجرای طلاق طفلی خواهرم..
تو ایران بااین بیرحمیای ناجوانمردانه ای که تو حق زنها شده یه زن بی پشتوانه باید خیلی قوی باشه تا بتونه زندگی کنه..
زنهای با ک س و کار مرفه و پولدار و پارتی دار فقط میتونن حقشونو بگیرن..البته مردها عمران اگه جرات کنن همچین زنی با همچین موقعیتی رو ازاربدن بهش خیانت کنن یا باهاش به ای نحو کان رفتار نادرستی داشته باشن
حتی گاهی به خودم میگم ازکجا معلوم که من اگه اینقدر توانا نبودم همسرم اینقدر خوب بامن تا میکرد..
خواهرم هم خیلی نجیب تر وهم خیلی زیباتر وهم خیلی خیلی زیباتر ازمنه..و شوهرش نامردی نموند که درحقش نکرده باشه ..
از خیا نت و کتک و بیگاری کشیدن و بی احترامی و کتک و زدن و توهین کردن و تهمت زدن و تا اخرش...
چون خواهرم بدون اینکه حتی امتحانات دوره پیش دانشگاهیشو تموم کنه رفت بااین اقا..
ماجراش تو ارشیوم هست
مستقل نبود..خانواده هم نمیتونست ازش حمایت کنه..
بماند ازکانکس هم خوشمون میاد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد