داشتم وبلاگ فروشگاه رو می خوندم این خاطره یادم اومد. این خاطره هم دزدیه و عروس غربتی اینا برام تعریف کرده.
اون اولای عقد عروس غربتی اینا بوده که می رسند به روز ولنتاین و عروس غربتی اینا با دختر خاله اش می ره که برای داماد خانواده هدیه بخره. خودشون هرچی می گردند چیزی به ذهنشون نمی رسه که برای داماد بخرند. توضیح دادم که یه ذره گیجه برادر من و خیلی چیزها رو جدی نمی گیره. حالا یه مساله فیزیک بهش بدی کلی درگیر می شه ولی چیز دیگه خیلی کم توجهشو جلب می کنه.
خلاصه این بندگان خدا دیگه از زور بلاتکلیفی می رن توی یه مغازه که تبلیغ کادوی ولنتاین زده بوده و به فروشنده می گن که برای یه پسر با مشخصات اخلاقی برادر غربتی هدیه پیشنهاد بده. فروشنده هر چی می گه عروس غربتی اینا یه چیزی می گه، مثلا" کراوات، می گه نه اینقدر رسمی نمی گرده. دکمه سردست، می گه نه آستیناشو می زنه بالا. ادکلن، می گه نه سردرد می گیره باید خودش انتخاب کنه. می گه after shave، می گه نه خیلی صورتشو تیغ نمی زنه بعدش باید با ادکلنش set باشه. دیگه فروشنده کلافه شده بوده برمی گرده می گه این شازده حموم می ره؟ براش صابون بخر!
سه نفری کلی توی مغازه می خندند.
اینم شده جز اصطلاحات خونه ما. قبل از اینکه برای کسی هدیه بخریم، سریع می پرسیم طرف حموم می ره و به حس طنز خودمون می خندیم.
خدایا این همه خوشی رو از ما نگیر.
آمین یا رب العالمین
اون عقبی ها، شما که تکیه دادی، پاتو دراز کردی، بلند بگو آمین.
حالا واقعاً چی میخره براش؟
یادم نمیاد. برای من نخریدن که یادم بمونه!
اییییییییییییییییییییش! خواهر شوهر!
یا خدا من یه دقیقه گوشیم رو گذاشتم کنار داشتم با فسقلی بازی میکردم یه دفعه دیدم پونصد تا ایمیل اومد
ممنون عزیزم
تازه پونصد تا دیگه مونده
واقعاااااا

حالا بالاخره چی گرفته بود عروس غربتینااا ؟؟
برادر غربتینا چی ؟؟؟
شما خودت ولنتاینی هستی عایا ؟؟؟
یادم نمیاد.
من نه.
الان هم به هرکی کادو می دم فکر می کنه خودم ساختم زیاد به چشم نمیاد
سلاممممم
:پوزخند


به به چه خانواده طنازی خداشادی روازشما نگیره شماروازما!بگوآمیین
غربتی جان خودت چی؟ حموم میری!؟؟
اصلن مجردی یامتاهل؟
ابوالفضل کیه!؟
فعلن سوال دیگه ای ندارم همینارو جواب بدی کافیه!
سلام
والا به خدا. منم بارون میاد اتوماتیک دوش هم می گیرم.
من قصد ادامه نحصیل دارم.
اونجا رو نگاه، ابوالفضل اونجا وایساده داره نگاه می کنه
به سلامتی.
ای خداااااااا این برادر مهندس جــان رو نگیر از ما
بلند بگو آمـــــــــــین
آمیننننننننننننن.
به به آقا پدرام.
واقعا من نمی دونم چرا ملت همیشه در صحنه وقتی می بینن یکی خودش هنرمنده و هدیه هاش دست سازن مثل هدیه هایی که از بیرون خریداری میشه بهش نگاه نمی کنه
راستی می تونین با چوب گل رز با ساقه تراش بدید ؟
آخه ملت در صحنخ می دونند که هنر خودم نیست و کار دمتر چوبکیه.
راستش نفهمیدم منظورتون چیه؟ "چوب گل رز با ساقه تراش بدید"
یه ذره بیشتر توضیح بدید.
گوله نمک بوده فروشنده
آره والا، ما که کلی خندیدیم. خدا شادش کنه.
من بس درگیر شب نشینی تولد بچه دوستم بودم، یادم رفت و همسر جان هم به قول شما ایضاً و البته دوست نمی داریم مناسبت های بلاد کفر را پاس بداریم....
راستشو بگو مهندس جان، دیروز کادو گرفتی؟
به دوستتون بگید روش می شه تو چشمای شما یا من غربتی نگاه کنه؟
واه چی منو دعودت نکرده؟؟؟؟؟؟؟
ای خواهر، ای خواهر، اگر دردم یکی بودی، چه بودی؟!
پرسیدم کادو گرفتی، چون بعید میدونم کادو بدی برای نه اینروز و نه هر روز دیگه ای،
اتفاقا" تنه من خورده به بنفشه، همیشه همه یادشونه دعوتم کنند چون دست کادو بده ام خوبه ولی خوب موقع برگشت همیشه یادشون می ره. منم همیشه می گم دیگه تکرار نمی کنم ولی ...
بهرحال من قانع شدم که این خونه های شما قابل استفاده است و کد تصویریتون هم مزخرف میشه یه ایمیل به من بدید تا بتونم از محصولاتتون استفاده کنم . الان هرچقدر سعی میکنم نظراتم ثبت نمیشه
خدا رو شکر.
به کد تصویری ویباگ من فحش می دی؟ عکس خدا رو پاره می کنی؟
به شما email می زنم. اطلاعات تماس را قید می کنم.
پیشــــــی جــــــــــان!
کوشی؟
فکر کنم یه مدت خیلی کم در اینجا تردد کنم.
قربون شما
یعنی مهندس قربتی چی شده؟؟؟ ای بابا ما هم عجب به on بودن شما معتاد شدیم
رفته گل بچینه.
اعتیاد بد دردیه.
پیــــــــــــــــــشی!
کیشته.
واییییییی
خیلی با حال بود؛ مخصوصا جواب کامنت اول
به به خانم مهندس!
سلام مهندس پیش ساخته ساز، شما هم که این چند روز نبودین من فکر کردم فقط خودم نبودم تو نت، نکنه مشغول تهیه هدیه برای زید بودید تو این ایام؟؟؟؟؟؟؟؟
امیدوارم اوضاع بر وفق مرادتون باشه
زید چیه خواهر من، بی ادب.
یه مدت درگیرم.
کجایی غربتی جان?
موضوع کم آوردی ک پیدات نیست?
آپ کن..... استخوون درد گرفتم!!!
در حال دروی گل می باشم.
کار دارم. عصر هم خیلی خسته هستم دیگه حس نوشتن نمی مونه.
سلاممممممم صبح عالی بخیر

دیگه واقعا نگرانتون شدما کجاین شما؟ خوبین؟
دیشب داشتم درمورد کارشما با شوشو میحرفیدم
(آخه ما یه زمین داریم توشمال )اقا ما هرکارکردیم این عکسایی که از خونه های پیش ساخته گذاشتین کامل لود نشد همه نصفه نیمه بازشد!
حالا این همه حرفیدم که اینو بگم البته بعنوان پیشنهاد هرچند اگه شمایی که این پیشنهادم میره پیش اون پیشنهاد گلای قرمز!!!
میشه لطفا عکس خونه هارو یجوری بزارین که حاشیه یازمینه متن باشه یعنی یطوری که هرکی میاداینجا چه بخواد وچه نخواد خونه هاروتومراحل مختلف ببینه دیدین همه عکس گل وگیاه وقلب و..میزارن خب شما هم اینکاروبکنین بدنیستا
امیدوارم هرکجا هستین خوب و خوش باشین
باشه. توی عید این کارو می کنم.
تق تق تق... سلام صابخونه... هنوز برنگشتین... چه غیبت طولانی... دلمون تنگ شده
اومدمممممممممممم
سلام کجایی پس؟
دارم گل می چینم
لپتاپ جدید خریدم بعد اینترنت وصل میشم فقط دو صفحه باز می کنه بعد رو علامت کانکشن میزنه limited !!!
خنده دار اینه که همزمان همه مسایل دیگه کانکت هستن حتی قوری مون!!!!
بعد خونه مامانم که میرم و با عصبانیت دارم به خواهرم نشونش میدم که چقدر اذیت میکنه , عین گوسپند وصل میشه و کانکت میمونه!!!
می خوای بیام بکوبم لبه سینک پودر بشه، حساب کار دستش بیاد؟
تو رو خدا ببین همه جریان رو تعریف کردی و یادت مونده ، این که کادو چی بود بالاخر رو یادت نمونده . خوب برای من به عنوان یک آدم کنجکاو سوال شد که برای آدمی که کراوات نمیزنه دگمه سر دست نمیخواد عطر و افتر شیو و از این چیزها هم نمیشه خرید ، چی خریدن
فکر کنم یه گربه عروسکی بود که فشارش می دادی میو میو می کرد.
اسمشم گذاشتیم مهندس فرخی.
سلام
مدیونی فکر کنی نبودم...فقط یه کم خاموش بودم...همین
خوبی مهندس جان پیش ساخته ساز غربتی؟؟؟؟
خاموشی تو نبینم خواهر!
خوبم ولی خیلی خسته ام. جان در بدن ندارم.
پ.ن: اعتیاد بد دردیه
زود به زود ما رو بساز لطفا
مغزم یاری نمی ده، برادر من.
سلااااااام...
برو وبلاگ فقیرانه من نظر بده ،لطفن
جمعه ایشالا.
ببین پیشنهاد شیرین جون جالبه اما عملی نیست. نکنی اینکارو که وبلاگ سنگین میشه کلا دیگه دیر لود میشه ما از خوندن همین مطالب طنز هم میمونیم!
بریم شیرین عزیز رو بزنیم دیگه از این حرفا نزنه. قاشق داغ کنم روی دستش بزارم؟
باز اومدی اینجا پست گذاشتی؟
غربتی جان چرا پست جدید نمی ذاری؟!
خیلی کار دارم، خستگی اصلا" نمی ذاره مغزم کار کنه. دارم به قسمت پایین هرم مازلو سقوط می کنم. یعنی سقوط کردم.
ببین خسته ای حال نداری پست بذاری یا کامنت طولانی بخونی درست. اما حق نداری بزنی تو ذوق من! هرچی برات کامنت میذارم دعوام می کنی.

مثل قدیم که صاحبخونه بچه خودشو می زد، بچه مهمون حساب کارشو بکنه، منم تو رو دعوا می کنم بقیه که رودربایسی داریم حساب ببرند!
این دفعه دیگه شدیداً مطمئنم پست آخرو خذف کردی! میخواستم نظر بذارم واست خب!
دو بار نوشتم پرید. نمی دونم یه هفته بالا سر BLOGSKY نبودم خودسر شده!