تعریف می کنند که در موقع برگشتن ناصرالدین شاه از یکی از سفرهاش به بلاد راقیه، هنگام ورود به ایران، لب مزر، مرزبانها توپ در نمی کنند. خوب شاه بوده واسه خودش، رییس مرزبانها رو می خواد و می پرسه برای چی توپ در نکردید. رییس مرزبانها میگه به هزار و یک دلیل. شاه می پرسه دلیلات چیه؟ رییس میگه باروت ندارم. شاه میگه خیلی خوب دلیلهای دیگه رو نمی خواد بگی!!!!
اینم قضیه ماست، به هزار و یک دلیلی نمی تونم بنویسم، اولیشم اینه که خاطره ای یادم نمیاد!
مثل من که نظرم نمیاد. فک کنم نظردونم خراب شده
فکر کنم ما هم مثل کنگره آمریکا منتظر نتیجه مذاکرات1+5 هستیم وگرنه من و شما رو چه به کمبود ایده و نظر
شاید همینجوریه..... اگه به نتیجه نرسه یعنی همین وضع بی نظری ادامه پیدا میکنه؟؟؟؟ ازین شکلا میخواستم که دستش به نشانه تاسف روی سرشه ولی پیدا نکردم
کمبود امکانات همش ما رو شرمنده میکنه!
ببین فک کنم امروز فقط خودمو خودت پای نتیم نه؟
آره، بی معرفتا همه رفتن تعطیلات ما رو خبر نکردند. نکنه امروز تعطیله، کسی به من نگفته!
والا با این نوناشون
سلام؛نه بابا کسی تعطیلات نرفته همه کار دارند بیکار نیستند هی مثل بعضیا بیان نت
شما ساعت 5 وایسا سر کوچه. در ضمن من حرف یاد دارم، در راستا SECRET بازی نمی تونم یه سری از خاطراتمو بگم.
بیا منو بخون ببین ایده به ذهنت میاد؟ پست آخرم خیلی جوکه!
لینک بی زحمت!!
اوا یعنی تا الان نیومدی منو بخونی؟ حیف من که مشتری دائمت هستم!
ولی خوب بامزه ای بازم میام بخونمت !
کنس میرزا رو خونده بودم از وب حسنا. خوب چی کار کنم چند اسمی هستید.
منم چند روزیه باروت ندارم..البته وقتم ندارما..
یه همچین ادم بیزینس ومنی هستم من
از فواید تاهل اینه که آدم کلی خاطره خاله زنکی داره و دوستان رو ناامید نمی کنه
آره خوبیش اینه