پست بد

امروز پسرک 10 ساله همسایه کارخونه فوت کرد. خیلی حالمون گرفته شد.

اینقدر در سال گذشته درد کشیده بود از عوارض سرطان که وقتی فوت کرده بود، مادرش خوشحال بود که دیگه درد نداره و نگران درد کشیدنش نیست. خودش که می گفت یکماه آخر هر روز دعا می کرده که پسرکش زودتر خلاص بشه.

مرگ بچه ها خیلی بده! من ظرفیتشو ندارم.


یادم میاد وقتی با پدرش برای اولین بار اومده بود سرکار و خیلی از دیدن غربتی تعجب کرده بود.

منم باهاش شوخی می کردم که تو کچلی دیگه کسی بهت زن نمی ده. اونم می گفت نه موهام درمیاد بعدا"، با پدرش هم چک می کرد که موهاش درمیاد و توی خواستگاری مشکلی براش پیش نمیاد!

نگرانیش برای روز خواستگاری خیلی جالب بود!!!!!!!!!!!!!!!

منم طبق معمول شوخی امر خیر می کردم که بیا یه دعا بلدم برای موهات بخونم زود دربیاد فقط باید وقتی من دعا می خونم تو آروم بزنی روی سرت تا ریشه موهات تقویت بشه. با نگاه اطمینان بخش باباش، دیگه مطمئن شد دعام کارسازه و آروم میزد توی سرش وقتی من از خودم صدای عجیب و غریب درمیاوردم!!!!!!!!!!!!!!!!


حالم بدجوری خراب شد وقتی فهمیدم دیگه نیست!

نظرات 15 + ارسال نظر
اصغری یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 18:16

آمنه یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 18:21 http://gozashteha60.blogfa.com/

تو مطمئنی پسری؟
راستی پایین این پست مرد دو تا پست درمورد خودمه.خواستی بخون.

من از هیچ چیزی مطمئن نیستم نخ سوزن مسایل ناموسی

یک بیوتکنولوژیست یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 18:25 http://1biotechnologist.blogfa.com/

ما هم یه روزی میریم

شاید یک ساعت بعد یا همین حالا حتی!

اونکه بعله

آمنه یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 18:54 http://gozashteha60.blogfa.com/

تسلیت.
خواستم بگم اول منصرف شدم.

بنده خدا خیلی کوچولو بود

شیرین امیری یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 22:47

حال مارو هم بدجور گرفتی..دارم گریه میکنم

ای بابا

شیرین امیری یکشنبه 10 شهریور 1392 ساعت 22:50

کاش دنیا با بچه ها حداقل کمی مهربانتر بود
توصیه میکنم اگه ازدواج کردی دیگه حداقل بچه دار نشی نمیدونی چه دردیه که نمتونی دنیا رو واسه کودکت امن و امان کنی

[ بدون نام ] دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 13:23

وای ن....
راستی چرا نیومدی؟؟؟

shdi دوشنبه 11 شهریور 1392 ساعت 13:24 http://http://staminophen.blogfa.com/

نظر قبلیه مال من بود

اومدم ببم جان، با چراغ خاموش اومدم ندیدید. این دفه بوغ می زنم!

بی تای بدون تا سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 02:42

حال منم خراب شد وقتی گفتی.....

ثریا سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 09:02

خدا روح پسرک رو شاد نگه داره
ولی راحت شد از این دنیای .....
..................
آقا مهرداد هم اومد! منم دیگه نمیام وبت بداخلاق!

خدا رفتگان همه رو بیامرزه.
شما باز هم سلام منو به مدیر منابع انسانی تون برسونید!

مینا سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 09:51

خیلی ناراحت شدم. من در برابر بچه ها اصلا ضعف دارم وقتی یکیشون چیزیش میشه من خیلی غصه میخورم. خدا به خانوادش صبر بده

آره والا، مخصوصا" که خیلی نگران زن گرفتنش بود!

مینا سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 10:04

توروخدا دیگه نگو اشکم درمیادا

آمنه سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 13:07 http://gozashteha60.blogfa.com/

هستین؟

آمنه سه‌شنبه 12 شهریور 1392 ساعت 13:10 http://gozashteha60.blogfa.com/

سری به ما هم بزنید.لینک هم که نکردی.

تکتم چهارشنبه 13 شهریور 1392 ساعت 00:21

بترکی ! آخر شبی اومدم تورو بخونم مطمین که روحیه ام شاد میشه و خوب میخوابم. ر...ی تو حالم !

خوب ببخشید!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد