چند وقت پیش ها برای نیروی کار آگهی داده بودیم. یه بابایی از نزدیک های کارخونه زنگ زد که بیاد مصاجبه. راحت 10 باری زنگ زد، هر دفعه هم یه بهانه ای برای دفعه قبلی میاورد که چرا نیامده.
از یک زمانی به بعد ما بهش می گفتیم که الان نیرو لازم نداریم در آینده بهت خبر میدیم. کسی که نیومده اینقدر بی برنامه است بعدش می خواد چه امامزاده ای بشه! دیدیم شروع کرد بدون معرفی خودش و با شماره های مختلف زنگ زدن و باز هم نیامدن سر مصاحبه!!!
چند دقیقه پیش باز هم زنگ زد (شاید فکر می کنه صداشو تشخیص نمی دیم)، یک دفعه به ذهنم رسید شاید این بابا از تنهایی زنگ می زنه.
مثل دیکاپریو در فیلم " اگر می تونی منوبگیر" که شب سال نو به تام هنکس زنگ می زد و رجز می خوند و یک دفعه تام هنکس فهمید، طرف از بیکسی بهش زنگ زده.
آخه این بابا هم ساعتهای 3 تا 4 همیشه زنگ می زنه!!!!
چی فکر کردید؟؟؟ فکر کردید کم الکیه. من غربتیه فامیل تام هنکس هستم.اهم.
برای ما، شما یا اون بنده خدا؟
ما!
خوب که چی ؟ الان منتظری جواب بدم؟
نه دیگه شما
به ویلا سازیت برس سرت شلوغه!
بازم خاک به سرم!
بعضی ها هم اینطوری وقتشون رو میگدرونن دیگه حتما واسش هیجان داشته
تام هنکس بازیگر مورد علاقه من
شاید