مساله مهمی که در کشور ما در مورد دستشویی عمومی و به خصوص قابل حمل اون وجود داره که این سازه ها به معنای واقعی قابل حمل نیستند. مثلا" در مورد سازه های پست قبلی، همه دستشویی ها باید برای دفع فاضلاب و دریافت آب به آب لوله کشی و یا سیستم فاضلاب یا چاه جذبی وصل می شدند.
ما نمی تونیم در اتفاقات خاص 10-20 تا از این دستشویی هارو بار بزنیم ببریم مثلا" ورزشگاه آزادی تا تماشاچی های بدبخت که یک روز کامل روی سکو نشسته اند منفجر نشن. یکی از دلایلی که مسوولین روشون نمی شه بگن و باعث می شه اجازه ورود
خانمهارو به ورزشگاه ندهند هم همین عدم امکان تامین دستشویی برای
خانمهاست. از اونجاییکه تعداد خانمهای تماشاچی کمه، نمی تونند دستشویی اختصاصی بهشون بدن خوب
همین تعداد هم جوابگوی آقایون نیست چه برسه به اینکه تعدادیش هم حذف بشه.
اگر هم بخوان اشتراکی باشه که در هیچ کجای دنیا اینجوری نیست چه برسه به مملکت
اسلام و مسلمین ما! یا مثل زلزله پارسال آذربایجان، به دلیل سرمای هوا و نیز وجود گرگ در منطقه، قضای حاجت در روزهای اول امدادرسانی برای زلزله زده ها مصیبت بود. طرف نمی تونست در نزدیکی محل زندگیشون کاری بکنه و در صورتی که دور هم می شد ممکن بود گرگ بهش حمله کنه(ببینید وقتی مردم هی آب معدنی و کنسرو می فرستادند و یا پول جمع می کردند پتو می خریدند چه گلویی از من پاره شد تا بتونم این مشکل را به گوش مردم برسونم ولی دیدم خیلی به این چیزا اهمیتی داده نمی شه. ما مردمی هستیم یا حداقل اونهایی که من در این مورد باهاشون صحبت کردم که ترجیح می دهند اولین راه حلی که به ذهنشون می رسه رو انجام بدهند و خودشون رو از عذاب وجدان خلاص کنند.)
نفخ از همهشان سختتر است...
نه برادر من، خرج نفخ یه بچه است که بندازی گردنش
میتوانید به خروجی کاسه .... کیسه وصل کنید که قابل حمل بشود
پیشنهاد سازنده
البته کیسه، کیسه!