کمک عروسکی

یادتونه قدیما یه سری عروسک بود پارچه ای که توشو با خرت و پرت و بریده های ابر و فوم پر می کردند. مثلا" پشت و روی عروسک جوری بود که مثل بالش نرم بود و می شد گذاشت زیر سر. کلا" مناسب بچه ها بود. پارچه ای بودند و شکل لب و دهن و گردن و لباس و حتی کفش عروسک به صورت چاپی روی عروسک انداخته شده بود.

یه دونه از اونا داشتیم کوچیک که بودیم اسمش : محمود" بود. راستش یه مدته من و برادرم همش به این عروسک فکر می کنیم و راجع بهش حرف می زنیم. الان هم ازاین عروسکها هست؟ می دونید کجا می شه پیدا کرد؟ دوست دارم دوباره بخرمش. شاید هم دوتا خریدم یکیشو به برادرم دادم.

نظرات 42 + ارسال نظر
پدرام پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 14:02

بخر، ولی اسمش رو دیگه محمود نذار، وجه داخلی و البته بین المللی این اسم امروزه خیلی داغونه

راستش داستان داره این اسم، 38 سال پیش این اسم انتخاب شده و نمی شه و الان قابل تغییر نیست. بدجوری دوتاییمون دنبال محمود می گردیم.

توت فرنگی پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 16:29 http://www.setayeshgar58.blogfa.com

بله هست منتها با ورژن امروزی، کمی اسباب بازی فروشیها رو بگردی پیدا میکنی البته امروزیها رو با پشم شیشه پر میکنن

آدرس دقیق می خوام اگر دارید.
توش برام مهم نیست می خوام خود محمود باشه!

goli پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 19:56

من الان یه مدتیه دارم این بلاگ رو ریز ریز می خونم واسه خودم و می رم عقب. صدام هم در نیومده بود تا حالا. ولی تا همین ۵ دقیقه پیش فکر می کردم دارم نوشته های یک خانم رو می خونم. بعد دیدم یکی برات آرزوی پدر زن پولدار کرده.
احساس می کنم گم شدم در بیایان!

سلام
اینجا به این سرسبزی، کجاش بیابونه، پدرزن یه کلمه عمومیه، مثل پیرشی الهی میمونه!

توت فرنگی پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 20:35 http://setayeshgar58.blogfa.com/

من تهران نیستم که بتونم آدرس فروشگاه بدم

بد شد!

بنفشه پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 21:27

من هرچی فکر میکنم یادم نمیاد ازین عروسکا داشته باشم شایدم به سن من قد نمیده حالا ایشالا پیدا کنی ولی این تن بمیره اسمشو محمود نذار اسمش ستمه میتونی اسم منو روش بذاری!

محمود خیلی هم قشنگه. بجای فکر کردن به کمک، همش به اسمش گیر دادید؟

میم جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 00:35

http://s5.picofile.com/file/8112275668/Emotional_baby_Too_cute_3.mp4.html

پرواز جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 13:37

یه عکس از این محمود ندارید،من دقیقا نمیدونم چه عروسکی رو میگید.. البته من 38 سال پیش نبودم اما شاید زمان ما هم بوده اما من یادم نمیاد

نه متاسفانه، اگر عکسشم بود الان مرهمی بر آلام ما بود!

ستی جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 16:21 http://dokhtarmohajer.blogfa.com

دنبال چی می گردی غربتی جان ؟
عروسک پارچه ای یا کودکی رفته ؟
اگه دنبال محمودی به خاطر محمود بودنش بلید تو خاطراتت دنبالش باشی ، ولی اگه فقط عروسک همه جا می تونی پیداش کنی

نه عروسکو می خوام.

بهار(spring) جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 16:38

من یکی دارم :-D
یه دونه از ۷کوتوله است

از کجا خریدی؟ جدیده یا قدیمی؟

سارای جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 17:12 http://damanekhali.blogfa.com

38 سال پیش اسم انتخاب شده + زمانیکه خریدیش حداقل 5 سالت بوده، یعنی تو بالای 40 سال داری و بدون زن و فرزند، خدای من دیر بجنبی هیشکی تو را نمی خواد ها..

خوب قبل از من هم برادرم باهاش بازی می کرده. بعدم ممنون، من اوضاعم خوبه.

elena جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 19:43 http://elen.blogsky.com

Koodake daroone ghorbati

نه محمود بود!

فاطمه شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 09:33 http://www.radepayegol.blogfa.com

محمود اسم جالبیه برای یه عروسک
بدنیست.خوب دست پسربوده دیگه اسم مناسبیه

داستان اسمش این بوده که بابام می خواسته اسم برادرم رو بذاره محمود، مامانم هم این عروسکو براش می خره می گه اینم محمود، اسم بچه ها رو من می ذارم، فامیلشونو تو!
اصل اسمِ مربوط به بابام بوده!
اینجور اسم گذاری تو خونه ما معموله، یه گربه داشتیم اسمش دایی جعفر بود، یکی دیگه دکتر رحمتی، تازه کامل هم صداشون می کردیم با تمام القاب.

فاطمه شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 09:34 http://www.radepayegol.blogfa.com

بروبازاربزرگایستگاه پانزده خردادپیاده شو.بعدسبزمیدون بازاراسباب بازی فروشا
یااونجا دارن یامی دونن کجاداره

آفرین دستت درد نکنه.

elena شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 10:44 http://elen.blogsky.com

تکتم نیست اصن حس کامنت گذارى هم نیست ها بود اینجا دور همى خوش بودیم

goli شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 11:04

فکر می کنم می دونم کدوم عروسک بود. ما هم هر کدوم یکی ازش داشتیم. تو این مایه بود:
http://media-cache-ec0.pinimg.com/236x/5f/3f/18/5f3f186df1df7ba90c03f986b5d73cc4.jpg
یا این
http://www.ioffer.com/img2/item/132/935/231/o_iuQOAWJ6YXRCxP4.jpg
یا این
http://franshouseofdollsandtoys.com/SS%20-%20pg%207/PD-002%20-SS%20pillow%20doll%20-%20cropped.JPG
یا
http://collectpeanuts.com/wp/wp-content/uploads/2011/10/IMG_0510.jpg
یا
http://image0-rubylane.s3.amazonaws.com/shops/colemanscollectibles/03988.1L.jpg

البته هیچ کدوم اینا نبود. لباسش قرمز و آبی بود و چشماش درشت بود. به هر حال ایران نمی دونم کجا بشه پیداش کرد ولی روی ebay با کلمه pillow doll ممکنه پیدا بشه.

دقیقا"

goli شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 11:13

یافتم. گوگل کن
pillow panel doll vintage
به اینا می گن panel doll
عکسش رو که پیدا کردی پرینت بگیر و راه بیفت تو اسباب بازی فروشیا دنبال محمود

ممنون

میم شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 11:42

سلام مهندس پیش ساخته ساز
این نشونه هایی که دادید برای محمود تا چند ساعت ذهنمو درگیر کرده بود تا شکلش یادم بیاد چی بوده و به هر کسی رسیدم پرسیدم بعدش رفته بودم بیرون و تمام مدت چشمم دنبال اسباب بازی فروشی میگشت
اگه گذرتون افتاد از پل کریم خان به هفت تیر که میری یه اسباب بازی فروشی هست که خیلی قدیمی به نظر میاد شاید بتونید اونجا پیداش بکنید

ممنون، شمال یا جنوب خیابون، اصلا" یادم نمیاد.

میم شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 12:28

همون سمتی که نشر ثالث هست رو مستقیم به سمت میدون هفت تیر برید از ویترینش معلومه چون اصلا ویترین شیکی نداره و خیلی قدیمیه
کریم خان به هفت تیر دست راست خیابون

آهااااااااااااان، مرسی.

میم شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 12:54

راستش من سواد آدرس دهیم بهتر از این نیست، امیدوارم محمودو پیدا کنید از خاطرات محمودم برامون بنویسید
برادرای من که عروسکای من و خواهرمو دار میزدن حیف شما خواهر ندارید از این شیطنتا کرده باشید

ما با محمود فوتبال بازی می کردیم ولی جنسش خوب بود تا 15-16 سالگی ما عمر کرد. یه دفعه نیست شد. نفهمیدیم چی شد؟
فکر کنم دزدیدنش.

سارای شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 12:57 http://damanekhali.blogfa.com

اگه نتونستی پیدا کنی، من سفارش میدم برات بسازن. فقط ، نقاشیشو بکش برام ایمیل کن... شما هم که طراحیتون خوبه.

چاپش کاری نداره موضوع طرحش بود که خوب یادم نیست. رنگ و ترکیبش یادمه. اگر ببینم می فهمم خودشه یا نه ولی مشکل اینه که اینقدر یادم نیست که بکشمش.

میم شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 13:04

فکر کنم دزدیدنش.


شایدم مادرتون از این فوتبال بازی کردنتون خسته شده بوده یه جوری سرشو زیر آب کرده
دو تا پسر با یه محمود، کل خونه رو با فوتبال بازی کن فیکون میکردید دیگه
احتمالا سرش دعواتون نمیشد با برادر غربتی؟؟؟؟؟

نه مادرم با اینجور چیزها مشکلی نداشت. تازه وقتی کتک کاری می کردیم بهمون می گفت دهنتونو ببندید وسط دعوا زورتون زیاد می شه!!!!!!
اینجوری نه فحش می دادیم نه سر و صدا می کردیم اذیت بشه. همچین مادری داریم ما!

سارای شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 13:06 http://damanekhali.blogfa.com

خدائیش میبینی چه آدمای نیکوکاری هستیم ما... من یه جورایی حدس میزنم چه جوری باشه.. فقط سایزش چقد بود.. اندازه یه بالش بچه بود یا بزرگتر؟

اون که بعله، دارم بهش فکر می کنم.

میم شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 13:26

خدا براتون حفظشون کنه به همچنین پدرتون رو

ممنون

سارای شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 13:44 http://damanekhali.blogfa.com

میگم هرچی تصورته از محمود بکشُ و ایمیل کن... دختر خاله ام عروسک فروشی داره، عکسشو بدم جنازه شو برات پیدا کنه..

باوشه، سعیمو می کنم.

م؛ط شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 13:49

سلام عزیزم؛یعنی من عاشق مادرت با این همه سیاست هستم شمارشون رو بده شدیدا احتیاج به یه مشاور در زمینه تربیت کودک دارم

عزیز من، به پسرک رحم کن!!!

م؛ط شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 14:14

رحم کردم که اینقدر لوس شده ؛ عکسش رو برات فرستادم ببین

بنفشه یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 09:24

کجایی پیشی؟!

حرفم نمیاد، امروز شاید چیزی نوشتم.

پدرام یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 09:30

فکر کنم پدرجان محمود رو برداشته قایم کرده

فکر نکنم، اینقدر خلاق نیست بنده خدا!

پدرام یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 10:27

گفتم چون اسمش رو انتخاب کرده، بهش تعلق خاطر پیدا کرده باشه

شاید ولی تا به حال که اعتراف نکرده!

بنفشه یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 11:15

حالا این داستانارو ول کن مامانت اسم شماهارو چی انتخاب کردن آخرسر!؟ اسم داداشتو بگو حداقل!

اسم خودمو که می دونی، اسم برادرم هم مهیار.

بنفشه یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 13:10

به به چه اســـــــــــــمای خوبی! واقعاً آفرین به پدر مادرای خوش سلیقه، مخصوصاً مادرا هرچند اولشون مثل هم نیستا!

من بیشتر تاکیدم روی انتهای اسامیه، مثل غضنفر و مظفر!

بنفشه یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 13:17

آخرشون هم که شبیه هم نیست؟؟! نکنه اسمتو به من دروغ گفته بودی!!!؟ هااااااااااااااااان!
من نظرم اینه اسم بچه اولش به اول فامیلیش بخوره مثلاً غضنفر غفاری!
خدا همه رو شفا بده! من الان گشنمه زده به سرم دارم اسم بچه هامو انتخاب میکنم!!!!!

خوب تاکید منه، ناکید مادرم که نیست.
من شکمم که سیر می شه یاد این قرتی بازیا میفتم.

م؛ط یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 13:29

مامانت چه خوش سلیقه است ماشاءالله شمارشون رو بده؛داداشت نویسنده است؟

نویسنده هست ولی اسمشو سرچ کن ببین چه کتابایی می نویسه.

م؛ط یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 14:04

کتابهاش که خوبه‏!‏گفتم حالا سرچ میکنم میبینم درباره ی متافیزیک نوشته

منم از قصد گفتم بگردی، مطمئن بودم فکرت می ره دنبال جادوگری و طالع بینی و کف بینی.

م؛ط یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 14:14

ای کلک عکس پسر خوشکلم رو دیدی؟اسمش هم شبیه اسم داداشته

بعلهههههه.

بنفشه یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 14:41

منم رفتم اسم داداشتو سرچ کردم چقدر خانوادگی معروفین!
منم معروفما! اسم منم سرچ کنید!

خیلی مهندس، خیلی!!!!!!!!!!!!!!
اسمتو سرچ کردم، عکس ته دیگ میاره!

بنفشه یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 14:47

چاکریم!

ما بیشتر

م؛ط یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 14:51

اسم و فامیل من رو هم سرچ کردین؟دیدی چقدر معروفم؟تازه مقاله هم به اسمم چاپ شده

گشنمه، الان فقط جوجه کباب سرچ می کنم!

بنفشه یکشنبه 20 بهمن 1392 ساعت 14:53

باز خدا رحم کرد سر شلنگ نیومد!

sonia یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 18:22

پیشنهاد من:
جمعه بازار( چهارره استانبول پارکینگ باساژ پروانه)
کلی صفحه گرامافون+تپاز+رادیو 2000 سال پیش+عروسک پارچه ای
میتونی پیدا کنی
اگه چیزای هنری خاص هم دوس داری ..خیلی از بچه های هنر کاراشون
میارن اونجا...

مرسی
تپاز چیه؟

sonia دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 01:00

تپاز فکر کنم یه کوچولو پیشرفته تر از گرامافونه...فک کنم تپاز با برق کار میکنه...لازم نیس دستشو بچرخونی...

ممنون، بلد نبودم. یه چیزی یاد گرفتم.

سکوت پنج‌شنبه 14 اسفند 1393 ساعت 15:23

سلام چند روز دارم نوشته هاتون رو می خونم تا الان ساکت بودم ولی به محمود که رسیدم احساستم فوران کرد چرا من این موجود دوست داشتنی رو فراموش کرده بودم !عروسک من قرمز بود یادم مامانم با چه ذوقی دوختش یادش بخیر!

هیییییییییییییییییی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد